اشعار کلاسیک / شاعران انجمن / محمد رضا آبیار
دلت گهواره ی خورشید
آبان ۱۱, ۱۳۹۵ در ۱۱:۵۰ ق.ظ توسط بیتا نباتی

🌝
یه دریا رو تصور کن ، پناه امن قایق ها
کنارش ساحل پاکِ حریم دنج عاشق ها
یه دریا رو تصور کن که جای خواب مهتابه
تو آغوش تن خیسش ، شبا مهتاب می خوابه
تصور اول راهه ، یقین دارم تو دریایی
واسه احساس خوشبختی ، طلوع صبح فردایی
تنت هم خوابه ی ماهه ، دلت گهواره ی خورشید
باید دل رو به دریا زد، به عشقت رد شد از تردید
نگاهت مثل آتیشه، شبا تو ساحلت برپاست
کنار شعله ی چشمت، صدات آرامش دریاست
مثه بوی گل پونه ، هوای پاک مستونه
دلیل نبض هر عاشق ، شبیه قول مردونه
شبیه هرچی که خوبه ، یه آرامش تو آشوبه
مثه اون لحظه ی نابی که قلب از عشق می کوبه
تنت هم خوابهء ماهه ، دلت گهواره ی خورشید
باید دل رو به دریا زد، به عشقت رد شد از تردید
محمد رضا آبیار