فلسفهی قربان سر بریدن نیست دل بریدن است…
شهریور ۱, ۱۳۹۷ در ۱۲:۰۰ ق.ظ توسط بیتا نباتی

💬 و بیگمان فلسفهی قربان، سر بریدن نیست
دل بریدن است …
دل بریدن از هر چیزی که به آن تعلق داری.
دل بریدن از هر چه تو را از او میگیرد، میخواهد شادی باشد یا غم، وصال باشد یا فقدان، نور باشد یا سیاهی …
□ خدایا! خودت شاهدی که تنهایی، همهی دارایی ماست …
چشمهای سُرخمان زیر دوش آب، بالشهای نم دارمان و پاهایمان که سست میشود همگی گواه این داراییست.
ما تنهاییمان را آوردهایم برای قربانی، تنها چیزی که به آن تعلق داریم.
تنها چیزی که جزئی از ما شده و شاید همهی ما …
بیا و این بار، به حق همهی برگهای تازه رُسته، گوسپندی نفرست و بگذار این تیغ تیزِ در خون خوابیده و این نیشتر آخته به آتشِ دل، بیمحابا بِبُرد.
■ بخواه که این اندوه طولانی، این سکوت بیپایان و این هجومِ شور قطرههای باران به گونههایمان پایان یابد و به فرشتههایت بگو تا دستمان را بگیرند و لرزشاش را پنهان کنند در ذبح ذبیحی چنین وفادار و ماندنی … که این نوادههای بیقرار ابراهیم، تشنهی وفا به عهد دیار دیریناند.
☆ و آدمی بفرست که انتظارِ غمانگیز حضور رفیقی آشنا، ما را کشت …
بیتا . نباتی